تحلیل
این مسئله را که مقتول قصد ایجاد رابطه جنسی داشته هم مخالفان هم موافقان پذیرفتهاند.قاضی پرونده نیز به پسر مقتول میگوید: پدر شما درهرصورت قصد انجام کار خلاف شرع و عرف داشته.[1]خب این تا اینجای کار. این را ما هم محکوم می کنیم. رابطه جنسی باید در چارچوب عرف جامعه از طریق عقد شرعی صورت بگیرد و این کار خطایی بوده که صورت گرفته است.
اما بد نامی نظام سیاسی و حاکمیتی یک کشور به این بهانه که این فرد قبلا کارمند وزارت اطلاعات است نقطه عطفی در حمله به نظام از طریق این پرونده است که خانواده مقتول با هوشیاری این موضوع را فهمیده و از آن جلوگیری کردند از طرف دیگر رضایت به رابطه جنسی از هر دو طرف وجود داشته و زوری در کار نبوده و این از اعترافات قاتل در دادگاه پیداست که گفته این بار سوم خدمات دهی من به ایشون بوده پس هر چند گناه مطرح است اما تجاوز مطرح نیست و بین این دو تفاوت زیادی است. و این هم اولین رابطه با یک مرد برای این خانم نبوده همان طور که از اعترافات پیداست.
اما سیاسی کارها در پی متجاوز خواندن این فرد و مطبوعاتی کردن این پرونده به خاطر رابطه ای که این فرد با نظام داشته بودند و الا پرونده ها دیگر شبیه این موضوع یقینا وجود دارد چرا هیچ کدام از آنها در این حد بزرگنمایی نشد.
این واقعیتی است که بی بی سی هم به آن اعتراف کرد: «تأکید بیش از حد رسانهها بر روی اطلاعاتی بودن مقتول و متجاوز بودن وی، حتی بر فرض درستی» انگیزه ی خانواده ی مقتول برای انتقامگیری و انجام قصاص را بیشتر کرد.[2]
در هر صورت
از این پروپاگاندا به خوب استفاده کردند و تا شد اذهان را منحرف کردند و در نهایت هم به ضرر قاتل شد