پایگاه اطلاع رسانی موسسه برنامه ریزی راهبردی

سایتی پیرامون بررسی نقش طلاب در مقابله با تهاجم فرهنگی

پایگاه اطلاع رسانی موسسه برنامه ریزی راهبردی

سایتی پیرامون بررسی نقش طلاب در مقابله با تهاجم فرهنگی

پایگاه اطلاع رسانی موسسه برنامه ریزی راهبردی
آخرین نظرات

۳ مطلب با موضوع «گام هایی محکم برای تفکر صحیح :: گام اول : یافتن معناها و مفاهیم :: مفاهیم فرهنگی» ثبت شده است

وضع قوانین

سخن درباره ورود حاکمیت به مسئله فرهنگ ساز بود. وضع قوانین را می‌توانیم به‌عنوان دومین مصداق ورود حکومت در حیطه عمومی و هم در حیطه خصوصی بدانیم. توضیح بیشتر اینکه اولا  این بدیهى است که حکومت‌ها براى اعمال ساختارهای نظارتی و کنترلی نیاز به وضع قوانین دارند و وضع قوانین و مقررات در فرهنگ‌سازی ارزش‌ها نقش مهمی دارد.[1] ثانیا همان‌طور که اشاره شد بهترین راه در ابتدا برای توسعه عفاف و حجاب در یک جامعه، استفاده از راهکارهای فرهنگی همچون تبلیغ، تذکر و توصیه است.در این میان باید به دنبال راهی باشیم که هر دو خصوصیت را تلفیق شده در اختیار ما قرار دهد من فکر می کنم بهترین شیوه در فرهنگ‌سازی ارزش‌ها، تکمیل اقدامات فرهنگی با قوانین جزایی است؛ به این معناکه حاکمیت می‌بایست از یک‌سو بایدها و نبایدهایی در حوزه عفاف و حجاب مقرر کند و از سویی دیگر نهادهای تبلیغی و فرهنگی نهایت سعی و تلاش خود را در قانع کردن و روشن کردن «جامعه هدف» نسبت به ارزش فراموش‌شده یا مغفول داشته باشند.

توضیح بیشتر می دهم : ما در سال‌های ابتدایی پیروزی انقلاب، قوانینی داشتیم که رویکرد  بیشتر این قوانین اعمال مجازات و برخورد خشن با متخلفان بود، اما به‌مرور، ثابت شد که فرهنگ‌سازی در این زمینه نه‌تنها راه‌حل معقول‌تری است که بازخورد بهتری هم به دنبال دارد. درنتیجه در قوانین بعدی تلاش کردیم بیشتر از طریق ترویج فرهنگ حجاب و عفاف اسلامی از راه‌های گوناگون همانند ارشاد جوانان و پاسخ به سؤالات در مورد فلسفه وجودی حجاب بپردازیم؛ اما نکته مهم این جاست که نباید همه این امور به این معنا تلقی شود که حکومت متخلفان را مجازات نکند زیرا همیشه یکی از راه‌های اصلی پیشگیری ارتکاب جرم بالا بردن هزینه جرم از طریق افزایش مجازات است تا این هزینه از ارتکاب جرم جلوگیری کند.[2] بنابراین مجازات ها مکمل برنامه‌های فرهنگی می‌شوند و بازده حداکثری درزمینهٔ مبارزه با فساد را نصیب ما می کنند.

و بر همین  اساس است که ما شاهدیم قوانین موجود در جامعه به دو قسم تقسیم مى‌شوند: قوانین مدنى (حقوق مدنى) و قوانین جزایى.[3] قوانین مدنى، حقوق و آزادی‌های افراد جامعه را بیان مى‌کند؛ مثل قانون تجارت، ازدواج، طلاق، ارث و نظایر آن‌ها؛ اما قوانین جزایى، ناظر به تخلف از قوانین مدنى است؛ یعنى پس‌ازآن که در قوانین مدنى، حقوق و آزادی‌های افراد تعیین شد، در قوانین جزایى اگر کسى این حقوق و آزادی‌ها را زیر پا بگذارد مجازاتی براى او در نظر گرفته مى‌شود و یکى از کارهاى مهم هر دولت و حکومتى، وضع و اجراى قوانین جزایى است.[4]

 قوانین جزایی

در این قسمت خوب است کمی بیشتر به قوانین جزای بپردازیم : برخورد با فرد بدحجاب از طریق قوانین جزایى به‌عنوان آخرین راهکار حل مشکل بدحجابی است که  به جهت تقسیم‌بندی مجازات و جرائم اسلامی در دسته تعزیرات[5] جای می‌گیرد. نکته‌ای که باید موردتوجه قرار بدهیم این است که تعزیرات دایره بسیار گسترده دارد به‌طوری‌که  از یک موعظه، تذکر، توبیخ یا تأدیب ساده آغاز و تا مواردی همچون شلاق حبس جزای نقدی پیش می رود.

حاکم در انتخاب اینکه کدام مصداق تعزیر در قبال شخص بدحجاب اعمال گردد آزاد است لذا برخورد حکومتی لزوماً به یک برخورد شدید همچون حبس یا شلاق اطلاق نمی‌شود.توجه داشته باشید که  این ویژگی تعزیرات باعث می‌شود که امکان تطبیق نوع مجازات باشخصیت مجرم و زمینه‌های جرم نیز فراهم بشود و بتوان متناسب با میزان بدحجابی، دفعات تکرار، شخصیت، سن، جنس و سایر ویژگی‌های مرتبط با بدحجابی بهترین عکس‌العمل[6] را برای تأثیرگذاری حداکثری انتخاب کرد و از در نظر گرفتن یک نسخه واحد برای همه افراد بدحجاب خودداری کنیم.

 نتیجه

به این نتیجه می رسیم که حجاب امری واجب و رعایت آن لازم است و بر همگان ازجمله حکومت زمینه‌سازی برای انجام این فریضه واجب است زمینه‌سازی در حوزه فردی خانوادگی و اجتماعی.

اگر پس از همه این مراحل افرادی به بدحجابی اقدام نمودند امر و ونهی آن‌ها بر مردم و سپس حکومت لازم است و آخرین مرحله این روند در صورت اصرار فرد بدحجاب بر ادامه رفتارش برخورد حکومتی است که در قالب تعزیر صورت می‌گیرد.[7]

 



[1] فجری، مجموعه قوانین و مقررات عفاف وحجاب، ص 17

[2] غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص. 141

[3] مجموعه قواعدی است که در چگونگی مجازات اشخاص از طرف دولت حکومت می‌کند در این رشته از حقوق سخن از اعمالی است که به منافع و نظم عمومی زیان می‌رساند و اثر آن به‌اندازه‌ای شدید است که دولت باید به‌وسیله اعدام یا حبس غرامت یا تبعید خطاکار را کیفر دهد کاتوزیان، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، ص 95

[4] مصباح یزدی، کاوش‌ها و چالش‌ها، ج 1، ص 167-169

توضیح بیشتر: به‌عنوان‌مثال اگر قانون‌گذار کلاه‌بردار یا دزد را مجازات و ملزم به جبران خسارت می‌کند به خاطر این است که کار او نظم عمومی را بر هم زده است جبران آن جز با سلب آزادی مجرم و الزام او به جبران خسارت مدعی خصوصی ممکن نیست. کاتوزیان، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، ص 96

[5] تعزیر به تأدیب یا عقوبتی گفته می‌شود که نوع و مقدار ان در شرع تعیین نشده و به نظر حاکم واگذارشده است و از قبیل حبس و جزای نقدی و شلاق که میزان ان بایستی از میزان حد کمتر باشد. رک: منصور، جهانگیر قانون مجازات اسلامی تهران، انتشارات دیدار،1378، ص 24

[6] حفظ نظم و آسایش عمومی نیز باید در نظر گرفته شود و هیچ قانون‌گذاری حاضر نباشد که به بهای ایجاد اخلال و آشوب عدالت را مقرر سازد پس باید گفت که خوبی و درستی قانون تا حد زیادی به ذوق سلیم و احتیاط و بصیرت قانون‌گذار بستگی دارد زیرا اوست که باید از ترکیب همه این عوامل نتیجه‌گیری درست کند و قاعده‌ای را فراهم آورد که با تبع اجتماعی و وظایفی که به عهده دارد ملائم تر باشد کاتوزیان، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، ص. 73

[7] غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص 219

صادق مولایی

رسیدیم به این مطلب که کنترل اجتماعی چیست؟

کنترل اجتماعی مجموعه سازوکارهاییست که جامعه برای پاسداری از ارزش‌ها و معیارهای پذیرفته‌شده و واداشتن اعضا به سازگاری و درهم شکستن اراده‌های نا همسو به شیوه‌های مختلف اعمال می‌کند.[1] برخی از این سازوکارها به شیوه رسمی با وضع قوانین توسط کارگزاران مسئول و تنبیه متخلفان است[2] و برخی به‌صورت غیررسمی شامل تذکر و تهدید موقعیت اجتماعی ... است.

خب این کنترل اجتماعی چه اهمیتی دارد؟

برای درک درست اهمیت کنترل اجتماعی ابتدا این نکته را باید در نظر بگیریم که ما انسان‌ها اصولاً در انتخاب یک رفتار، ابتدا اقدام به محاسبه‌ای به نام هزینه فایده می کنیم و پس‌ازآن در مورد ارتکاب یا عدم ارتکاب آن رفتار تصمیم می‌گیریم و سپس بر همین مبنا انتخاب می‌کنیم که کاری را انجام بدهیم یا خیر. این محاسبه حتماً در میان مجرمین نیز شایع است و آن‌ها غالباً بعد از محاسبه هزینه جرم و کمتر بودن آن از فایده جرم، ارتکاب جرم را انتخاب می‌کنند.

خب حالا چه نتیجه ای می خواهیم بگیریم ؟

این نتیجه را که  اگر در جامعه ما از  اِعمال ساختارهای نظارتی و کنترلی دقیق اعم از رسمی و غیررسمی کوتاهی بکنیم هزینه جرم و انحراف پایین می‌آید و زمینه ارتکاب تخلف، توسط خیلی از افراد  فراهم می‌آید.[3] به‌عنوان نمونه در مورد بدحجابی من فکر می کنم که افراد بدحجاب احساس می‌کنند این تخلف اصولاً یا هزینه‌ای در برندارد یا اینکه هزینه‌ای اندک و موقت دارد که در مقابل منافع بدحجابی  قابل‌اعتنا نیست.

خب یک سؤال حالا که کنترل اجتماعی این قدر مهم است پس ما چرا در به‌کارگیری و اِعمال ساختارهای نظارتی و کنترلی در جامعه کوتاهی می کنیم؟

پاسخ این است که این کوتاهی ناشی از دو چیز است هم ناشی از بی‌تفاوتی عامه مردم به امرونهی و هم ناشی از ضعف حاکمیت[4] در تحلیل مسئله حجاب است.


اما بی‌تفاوتی عامه مردم این طوریست که هیچ عکس‌العمل چشم‌گیری در هنگام عدول از تعهدات نشان نمی دهند یا عکس‌العمل انها آن‌قدر ضعیف هست که هیچ‌گونه بازدارندگی ندارد وگاهی اوقات نه‌تنها بازدارندگی ندارد، در مسئله‌ای مثل مسئله حجاب اصلا تغییر ماهیت می دهد و به ضد خود تبدیل می شود به طوری که اصلا ما می‌توانیم خود  ضعف کنترل اجتماعی را به‌عنوان یکی از علل گرایش به بدحجابی بیان کنیم.



[1] غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص 142

[2] رک: مصباح یزدی، کاوش ها و چالش ها، ج 1، ص 136

[3] غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص 143

توضیح بیشتر: رک: غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص. 142

[4] رک: غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، بخش کوتاهی دولت در مسئله حجاب، ص 168

 


بنابراین وقتی مردم این گونه اند باید نقش حاکمیت پر رنگ تر باشد

اما سوال : آیا حاکمیت اصلا اجازه ورود به این قضیه را دارد یا خیر یعنی آیا در کنترل اجتماعی می تواند شرکت داشته باشد ؟

پاسخ مثبت است باید بگوییم نسبت به رفتارهایی که تأثیر اجتماعى دارد و تجاوز به حقوق دیگران محسوب مى‌شود، درصورتی‌که این تأثیر مستقیم باشد علاوه بر مردم وجود یک نیروى قاهره اجتماعى به نام حکومت هم لازم است تا جلوى این تجاوزها را بگیرد جالب اینکه این مطلب مختص به اسلام و ادیان الهى نیست؛ همچنین در جایى هم که عملى ضرر معنوى براى جامعه دارد اسلام به حکومت اجازه داده و بلکه آن را مکلف کرده که دخالت کند  و این مطلب، یکى از تفاوت هاى اساسى اسلام با نظام هاى دمکراسى و لیبرال است.[1] از نظر حکومت هاى لیبرال و مردم سالار، اگر کسى با پوشش نامناسب در کوچه و خیابان بیاید این یک رفتار خصوصى تلقى می شود و کسى حق تعرض به او را ندارد، اما اسلام این عمل را به لحاظ اثرات مخرب معنوى و تربیتى آن ممنوع کرده و در صورتى که کسى از آن تخطى کند، به عنوان مجرم با او برخورد مى‌کند.[2]

درنهایت به‌عنوان جمع‌بندی می‌توان گفت مداخله حکومت در اِعمال و به کارگیری ساختارهای نظارتی و کنترلی صحیح است و مبتنی بر سه اصل است:1. عدم ضرر که جهت پیشگیری از ایراد ضرر شخص به دیگری است 2. اصل پدرسالاری حقوقی که جهت پیشگیری ایراد ضرر شخص به خویش است. 3. اصل اخلاق‌گرایی حقوقی که جهت صیانت از ارزش‌های اخلاقی است. این اصول دخالت حکومت را هم در حیطه عمومی و هم در حیطه خصوصی توجیه می‌کند[3]

من فکر می کنم امربه‌معروف و نهی از منکر  به‌عنوان اولین مصداق ورود حکومت در حیطه عمومی و هم در حیطه خصوصی است.البته این را هم باید در نظر بگیریم که زمانی که صحبت از امربه‌معروف و نهی از منکر می‌کنم طبیعتاً این فریضه را با مراحل و شرایطش در نظر می گیریم

همچنن در مورد ورود حکومت به حوزه حجاب و عفاف در قالب امربه‌معروف و نهی از منکر دو نکته را باید درنظر داشته باشیم اول آنکه ورود حکومت لزوماً از برخورد به معنای مجازات شروع نمی‌شود و ابتدا تذکر و توصیه و در صورت عدم تأثیرکار به مرحله الزام عملی می کشد[4]. نکته دوم اینکه یکی از مصادیق امربه‌معروف و نهی از منکر تبلیغ عملی معروف و ترک عملی منکر است که در مورد دولت به‌صورت زمینه‌سازی انجام معروف و ترک منکر معنا پیدا می کند. به‌عبارتی‌دیگر وظیفه نهاد حاکم در باب امرونهی نسبت به پدیده بدحجابی در درجه اول زمینه‌سازی برای رفتار محجبانه باید باشد و در مرحله بعد از بین بردن زمینه‌های بدحجابی.در مورد این زمینه سازی ها در فرصت های آینده بیشتر صحبت خواهیم کرد.



[1] با دقت در مفهوم حکومت توحیدی عقل حکم خواهد نمود که ورود حکومت در برقراری امنیت اخلاقی امری است ضروری و بدیهی که این امر نه از حقوق بلکه از تکالیف حکومت اسلامی است و دلیل تردید و شک برخی از افراد در این مقوله را می‌توان مقایسه حکومت اسلامی را با حکومت‌های غیردینی و غیر الهی دانست که در آن‌ها اخلاق امری خصوصی و ناظر به سلیقه شهروندان است و درنتیجه حکومت در قبال آن احساس وظیفه نمی‌کند رک: غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص. 249

[2] مصباح یزدی، کاوش‌ها و چالش‌ها، ج 1، ص 166

توضیح بیشتر: قواعد حقوقی ضمانت اجرایی مادی و اجتماعی دارد و قانون‌گذار با انواع وسایل، اشخاص را ناگریز از اطاعت آن‌ها می‌سازد. رک: کاتوزیان، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، ص 61

[3] غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص 247

[4] نخستین وظیفه قانون‌گذار یافتن قواعدی است که عادلانه‌ترین راه‌حل‌ها را در روابط اجتماعی ارائه دهد رک: کاتوزیان، مقدمه علم حقوق و مطالعه در نظام حقوقی ایران، ص 73

صادق مولایی

در این قسمت می خواهم درباره فرهنگ سازی صحبت کنم آن هم رابطه فرهنگ سازی با قانون اینکه  آیا اصلا فرهنگ سازی از طریق قانون امکان پذیر هست یا نه

1-1. مقدمه

برای شروع باید این نکته را در نظر بگیرید که انسان دارای دو نوع رفتاراست. رفتار درونی یا شخصی و رفتار اجتماعی. وقتی که رفتار درونی یا شخصی افراد ، آثار ویران گری  و مخربی در درون فرد ایجاد می کند اثر آن در اجتماع چه اندک و چه بسیار ظاهر نیست بلکه هر چه هست در درون فرد است مثل زمانی که فرد مدام از موفقیت های دیگران ناراحت می شود و حسد می ورزد. حکومت‌ها هم ملزم به برخورد با این نوع رفتارها نیستند[1] اما اگر رفتار انسان جنبه بیرونی داشته باشد آثار آن، هرچند اندک به جامعه آسیب وارد می‌کند.[2] رفتار بد حجابی یکی از رفتار های آسیب زننده به جامعه است و باعث فساد جامعه می شود. بنابراین باید جلوى این اعمال که مفسده اجتماعى دارند و حقوق دیگران را تضییع مى‌کنند گرفت و در این امر اختلافى وجود ندارد.[3]



[1جاى استفاده از دافعه، در مورد تخلف از قوانین اجتماعى است و تا مادامی‌که عمل خلافى، جنبه کاملاً فردى و خصوصى داشته و هیچ جنبه اجتماعى در آن وجود نداشته باشد، دولت حق هیچ‌گونه اِعمال مجازات و استفاده از دافعه را ندارد.توضیح بیشتر: رک: مصباح یزدی، کاوش‌ها و چالش‌ها، ج 1، ص169 البته این امر با دیدگاه کلان اسلام درباره تأثیر افعال فرد در نزول برکات در تنافی نیست. در دین اسلام مفاسد خاصی نظیر زنا و...حتی زمانی که با تراضی طرفین باشد امر خصوصی و خارج از قلمرو مداخله حکومت لحاظ نمی‌گردد. در حقیقت فعل بشری به‌صورت گناه و معصیت یکی از موانع نزول برکات و حاصل خیزی زمین است وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُواْ وَاتَّقَواْ لَفَتَحْنَا عَلَیْهِم بَرَکَاتٍ مِّنَ السَّمَاءِ وَالأَرْضِ وَلَکِن کَذَّبُواْ فَأَخَذْنَاهُم بِمَا کَانُواْ یَکْسِبُونَ و اگر مردم شهرها ایمان آورده و به تقوا گراییده بودند قطعا برکاتى از آسمان و زمین برایشان مى‏گشودیم ولى تکذیب کردند پس به [کیفر] دستاوردشان [گریبان] آنان را گرفتیم اعراف 96 این نشان از تاثیر و تاثرات تمامی افعال فرد بر جمع دارد به همین ترتیب مسئولیت افراد را در قبال یکدیگر به دنبال داردتوضیح بیشتر: رک: غلامی، مسئله حجاب در جمهوری اسلامی ایران، ص 250-251

[2] رک: مصباح یزدی، کاوش ها و چالش ها، ج 1، ص 165-166

[3] رک: جوادی آملی، حق و تکلیف در اسلام، ص 242-241

2-1. راهکار چیست؟

اما سوال در این موقع که فرد این رفتار را از خود نشان داده باید چه کار کرد؟ پیامبر اکرم (ص) هشداری درباره رفتارهای خلافی که اثر اجتماعی دارد می‌دهند ومی فرمایند: انّ المعصیة اذا عَمل بها العبدُ سراً لم تضر الاّ عاملُها و اذا عَمل بها علانیةً و لم یغیر علیه اضرت بالعام[1]. همانا هنگامی‌که گناهی پنهانی باشد جز گناه‌کار آسیب نمی‌بیند و هنگامی‌که آشکارا باشد و اعتراض و تغییری بر ضد آن نشود به همه مردم آسیب می‌رسد.

از این حدیث به‌خوبی سنگینی وظیفه جامعه و دولت اسلامی در برابر گناهان آشکار، نمایان می‌گردد. درواقع تفاوت اصلی دولت اسلامی با دولت‌های دموکراتیک و غیر اسلامی در تحقق ارزش‌های دینی و سیاست‌گذاری درزمینهٔ فرهنگ‌سازی دینی است.[2] بنابراین راه‌حل برای حفظ جامعه از نابودی، کنترل اجتماعی و همگانی است.

اما سوال این کنترل اجتماعی چیست و چگونه باید صورت بگیرد در قسمت بعدی به این مسئله می پردازیم.



[1] قرب الاسناد، ص 26، به نقل از فلسفی، الحدیث (روایات تربیتی)، ج 1، ص 160

[2] فجری، مجموعه قوانین و مقررات عفاف وحجاب، ص 17

صادق مولایی